برخی از کسبوکارها مجموعه فعالیتهای مرتبط با تبلیغات و ترویج محصول را در ذیل یک مجموعه هزینه طبقهبندی میکنند و مسئولیتهای هر دو بخش را بر عهده یک مدیر قرار میدهند. در حالی که . . .در حالی که تبلیغات عموما اشاره به پیامهای کنترلشده و هزینهبر در رسانههای مختلف دارد اما ترویج اشاره به فعالیتهای بازاریابی هزینهبر و رایگان از قبیل فروش و طرفداری از یکسری فعالیتها دارد. اما در واقع تا زمانی که شرکت شما آنقدر بزرگ و گسترده شود که قادر به داشتن هر دو دپارتمان باشید، بهتر است بخش تبلیغات و ترویج را در کنار بخش روابط عمومی و تحت مدیریت یک مدیر ارشد بازاریابی قرار دهید.
تبلیغات
در دقیقترین شکل خود، تبلیغات اشاره به پیامهای دارد که شما از طریق روزنامهها و مجلات، بیلبوردها، تبلیغات تلویزیونی، رادیویی و بنرهای اینترنتی به اطلاع عموم مردم میرسانید. شما محتوای اینگونه از بخشها را بهشدت تحت کنترل دارید و برای کسب فضای مناسب جهت نمایش پیام خود هزینهای را صرف میکنید. هدف تبلیغات داشتن ارتباط و فعالیت گرافیکی با رسانهها برای برجسته ساختن پیام شما، رقابت کردن با مقالات، طراحیها، موسیقی، برنامههای نمایشی و دیگر انواع تبلیغات که در این فضا گاهی از آنها تحت عنوان هرجومرج و به هم ریختگی هم نامبرده میشود، هست. هرقدر رسانهای دارای تبلیغات بیشتری در محتوای خود باشد، درمجموع دارای هرجومرج بیشتری بوده و از جذابیت بیشتری برخوردار میباشد.
ترویج
ترویج، که از آن عموما تحت عنوان فعالیتهای ترفیع و فروش هم نامبرده میشود، روشی برای اطلاعرسانی در مورد خدمات و محصولات شما با استفاده از روشهای پویاتری است که شما قادر به تغییر و اصلاح آنها میباشید. مثالهایی از این مجموعه عبارتاند از انواع کوپنهای تخفیف و فروش، طرفداری و حمایت تیمها، مسابقه، برگزاری رویداد، تائید اشخاص شناختهشده و مطرح یا بهاصطلاح ستاره، کاتالوگ، نمونههای رایگان، رسانههای اجتماعی، هدیه و پست مستقیم میشود. برخلاف روابط عمومی، که تلاشی برای اقناع رسانههای برای نشر پیام شما بدون هیچ هزینهای میباشد، ترویج عموما دارای هزینه است. یک کمپین شبکههای اجتماعی نمونهای یک ترویج است که غیر از زمان صرف شده که متعلق به کارکنان شماست، هزینه آنچنانی دیگری بر عهده شما ندارد.
هدف قرار دادن مشتریان
تبلیغات فرصت بهتری در اختیار شما قرار میدهد تا مجموعه مشتریان بخصوصی را مورد هدف قرار دهید، البته با پیشفرض این اصل که رسانهها اغلب دارای مجموعه خوانندگان، بازدیدکننده گام، بینندگان و یا شنوندگانی هستند که شما قادر به تجدیدنظر در آنها هستید. کسبوکاری که تبلیغات میفروشد اغلب یک مجموعه رسانه برای مسئولین تبلیغاتی بالقوه فراهم میآورد که شامل مشخصات کلی تیراژ، تعداد مخاطب و تفکیک بر اساس فاکتورهایی از قبیل جنسیت، نژاد، سن، وضعیت تأهل، تحصیلات و سطح درآمد میشود. در رابطه با خرید تبلیغات و استفاده از ترویج شما قادر به پیشبینی افرادی هستید که پیام شمارا میبینند. بهعنوان مثال، اگر خواهان هدف قرار دادن زنان 25 تا 45 ساله هستید، میتوانید از طریق حمایت از یک مسابقه دو 5 کیلومتر بانوان شانس دیده شدن پیام خود یا دستیابی به مخاطب هدف را افزایش دهید، اما تا زمانی که نتیجه اشتراکهای ثبتشده را بررسی نکنید، نمیتوانید در مورد نتایج خود با قطعیت اعلام نظر کنید. شما همچنین از ترکیب تماشاگران هم اطلاعی در دست ندارید. اگر یک کوپن تخفیف پیشنهاد دهید، قوانین تجارت و فروش ممکن است به شما اجازه پیشنهاد یک قیمت ویژه برای زنانی با بین سنین 25 تا 45 سال را به شما نمیدهد، چراکه ممکن است کوپنهای شما توسط گروه زیادی از زنان و مردان مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. بهعنوان مثالی دیگر، زمانی که از مشتریان خود میخواهید شما را در محیط شبکه فیسبوک دنبال کنند، دقیقا نمیدانید که چه کسانی پیام شما را میبینند.
حسابداری
شما میتوانید هزینههای مربوط به تبلیغات و ترویج را به هدف فعالیتهای حسابداری و مالیاتی به یک شیوه ثبت و ضبط کنید. اگر بر فرض مبلغ X را برای درج تبلیغ در یک مجله صرف کنید و همان مبلغ X را هم برای حمایت از یک مسابقه دو هزینه کنید، هر دو مورد را میتوانید بهعنوان یک آیتم هزینه ذیل هزینههای بازاریابی خود درج کنید. همچنین هزینههای تولید تبلیغات، بنر، لوگو یا هر چیز دیگری که برای انجام این دو فعالیت نیاز دارید را هم میتوانید در ذیل مجموعه هزینههای صرف شده برای فعالیتهای بازاریابی خود در نظر بگیرید.