اگر میخواهید در دنیای امروز یک برند بسازید، نمیتوانید از شیوههای بازاریابی گذشته پیروی نمایید. شرکتها قبلاً کنترل کلی بر چگونگی دریافت پیامهای تبلیغاتی خود بوسیله عموم مردم را داشتند، اما در عصر شفافیت بالا و توانمندسازی مصرفکنندگان از طریق رسانههای اجتماعی، کسبوکارهای مدرن میدانند که اصالت و درگیر کردن، اولویتهای درجه اول هستند.
برای پاسخگویی به این اولویتها، برندهای بسیاری محتوای تولید شده توسط کاربران (User Generated Content, UGC) را در استراتژیهای بازاریابی خود ترکیب نمودهاند. با توییت نمودن مجدد پستهای دنبالکنندگان، اجرای مسابقات عکس و ویدئو یا تشویق مصرفکنندگان برای به اشتراکگذاری تجربیاتشان در مورد برند، شرکت میتواند از این محتوای عالی بهره ببرد، زمانیکه این موارد در جهت درست استفاده شود، میتواند تصویر مثبتتر و واقعیتری از برند نسبت به تصویری که هر کمپین داخلی ایجاد میکند ترسیم نماید.
آپو گوپتا، مدیرعامل کورالیت ، پلتفرم بازاریابی رسانههای اجتماعی تصویری، میگوید: «باهوشترین برندهای امروزی مصرفکنندگان خود را به عنوان همکاران سازنده در نظر میگیرند. آنها به طور فعال مشتریان را برای به اشتراک گذاشتن تجربیات برند محور خود تشویق میکنند و آن تجربیات را بوسیلهی آمیختن در ابتکارهای بازاریابی خودشان تقویت میکنند.»
به طور مشابه، جو هولاند، بنیانگذار و مدیرعامل ویدئو بلاک میگوید شرکتهایی با بهترین تلاشهای بازاریابی شرکتهایی هستند که به مشتریان اجازه میدهند تا داستان برند آنها را تعریف کنند.
وی در «Business News Daily» بیان کرده است: «میزان محتوای در حال توزیع در شبکههای اجتماعی روزانه رو به افزایش است. این یک فرصت بزرگ است تا از پایگاه مشتریانتان بهره ببرید، بسیاری از آنها پیش از این محتوا را به اشتراک گذاشته و ایجاد نمودهاند و در صورتیکه آنها بخواهند داستان برند شما را تعریف کنند این محتوا را دارا هستند.»
اشتراکگذاری و پاسخ به نظرات و توییتهای مشتریان در مورد کسبوکار شما در کانالهای اجتماعی روشهای بسیار عالی هستند تا بر محتوای تولید شده توسط کاربران سرمایهگذاری کنید، اما مشتریان امروزی تمایل دارند تا به رسانههای تصویری بهترین پاسخ را دهند. این همان دلیلی است که برای برندها داشتن حضوری قوی در شبکههایی مانند اینستاگرام، پینترست، تامبلر و یوتیوب بسیار مهم است.
جاستین گراتی، مدیر شرکت تایگرلاجیک که مالک پستانو ، پلتفرم بازاریابی تصویری است میگوید: «بازاریابی اجتماعی همان گونه که رو به جلو میرویم بیشتر تصویر محور میشود. تعداد افرادی که از برنامههای کاربردی تصویری و ویدئویی استفاده میکنند رو به رشد است. این برنامهها فقط در مورد این نیست که بگوییم در سالن ورزشی هستم بلکه در شبکههایی مانند توییتر یا فیسبوک شامل یک عکس نیز میشود.»
استفاده و بکارگیری محتوای تصویری تولید شده توسط کاربران میتواند ترقی بزرگی برای برند شما باشد، اما تنها در صورتی که از آن به درستی استفاده نمایید. در اینجا به چند تاکتیک متفاوت که میتوانید امتحان کنید، و بهترین روش ها برای اجرای آنها اشاره شده است.
تعامل با محصول : یکی از سادهترین و مؤثرترین نوع از محتوای تولید شده توسط کاربران، تشویق مشتریان برای گرفتن عکسها و ویدئوهایی است که آنها را در حال استفاده از محصول شما نشان میدهند و دنبال کردن آنها از طریق اشاره مستقیم و یا تعیین هشتگ است. برای مثال، فروشگاه لباس وِت سیل برای پیدا کردن و اشتراک گذاشتن عکسهایی از مشتریان که لباسهایی با برند وت سیل را پوشیدهاند از هشتگ #WSonME استفاده میکند. گوپتا خاطر نشان میکند که شما نیز میتوانید مشتریان محلی را با درخواست از آنها برای عکسبرداری در فروشگاهتان در این کار درگیر کنید. اگر آنها موافقت کردند، اقدامشان را با لایک کردن عکسهایشان، گذاشتن نظرات دوستانه و اجازه گرفتن برای به اشتراکگذاری محتواهایشان بر روی شبکههای اجتماعی خودتان مورد تقدیر قرار دهید. برای شیرین کردن این توافق، میتوانید با اعطای یک کوپن خرید یا تخفیف در فروشگاه سنگ تمام بگذارید.
یکپارچهسازی محصول : اگر عکسهای تعامل با محصول معادل تبلیغات «فروش سخت» (hard selling) هستند، یکپارچهسازی محصول «فروش نرم» (soft sell) است. این محتوا نشان میدهد که چگونه محصول شما متناسب با بافتار گستردهتر زندگی مصرفکنندگان است. این رویکردی بهمراتب ظریفانگارانهتر است، اما میتواند به اندازه یا حتی بیشتر نوع قبلی محتوای تولید شده توسط کاربران اثربخش باشد.
گراتی در «Business News Daily» بیان کرده است: «شبکههای اجتماعی به طرفداران اجازه میدهند تا ارتباط خود را با برندها نشان دهند.» در عکسی از دویدن صبحگاهی خود، میتوانید اشارهای به کفشهایی داشته باشید که به پا دارید. شما میتوانید در مورد گروهی که برای دیدن اجرای آنها به کنسرت رفتید و آهنگ مورد علاقهتان را اجرا نمودند توییت کنید. در هر زمان که شما با برندی رابطه دارید میتوانید تحسین خود را در مورد آنها به اشتراک بگذارید.»
گراتی خاطر نشان نمود که این نوع از پستها بطور خاصی تأثیرگذارند زیرا آنها تجربهای را از یک شیوهی شخصی و متفکرانه بیان میکنند.
گراتی میگوید: «برندها از طرفداران میخواهند تا فراتر از یک اشارهی ساده رفته و خلاقتر باشند. به آنها این بهانه را میدهد تا چیزی را به تایملاین خود اضافه کنند که در میان دوستان خود باعث برانگیختن علاقه خواهد شد.»
مسابقات : برای اینکه به مشتریان خود این شانس را بدهید تا جایی که ممکن است خلاق باشند، میزبانی رقابت عکس و فیلمی را در نظر بگیرید که در آن از دنبالکنندگان میخواهید تا محتوای ویژهای را برای شما ایجاد کنند. این امر به آنها اجازه میدهد تا بخشی فعال و مستقیم از استراتژی برندسازی شما باشند، و این را حس کنند که صدای آنها بوسیله شرکت شما شنیده شده است. یکی از بارزترین مثالها، کمپین «Crash the Superbowl» دوریتوز است، یک مسابقهی سالانه که در آن یک جایزهی نقدی و امکان پخش در طول سوپر بول به بهترین تبلیغ ساخته شده از سوی طرفداران اعطا میشود.
هولاند که شرکتش در این مسابقهی سالانه شرکت دارد، میگوید: «با انجام این کار، شما بهترین مشتریان خود را توانمند میسازید تا حامی برند شما باشند. این کار قدرتمندتر از تبلیغات سنتی است و زمانی که آن را به درستی انجام میدهید دشوار نیست.»
گوپتا خاطر نشان کرد مسئله این نیست که شما کدام یک از استراتژیهای محتوای تولید شده توسط کاربران را بکار میبرید. مهم تداوم تعامل طولانی مدت مشتریان بعد از اینکه کمپین به پایان میرسد است. وی عقیده داشت که هدف نهایی تشویق به یک تغییر است؛ از مصرفکننده به طرفدار حقیقی.
گراتی این طور گفته است که: «یک طرفدار به احتمال بیشتریبا برند به عنوان بخشی از هویت خود ارتباط برقرار میکند.»
منبع: دریچه