همیشه این سوال مطرح است که : “در تلاش برای بدست آوردن یک سمت سیاسی مهم در حد ریاست جمهوری آمریکا تا چه حد باید به استفاده از فن آوری های جدید توجه کرد؟”
از آنجائیکه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (و البته بسیاری از دیگر حکومت های جمهوری) هر چهار سال یکبار برگزار می شود، اغلب پیگیری فعالیت ها و اثر گذاری این کمپین ها از جنبه فن آوری و تکنیک های آن موضوعی جالب برای علاقمندان این حوزه می باشد. چرا که در طی چهار سال تغییرات بسیار زیادی اتفاق می افتد و به ندرت اتفاق می افتد که کاندید ها روش و اصول مورد استفاده در چهار سال قبل را مورد استفاده قرار دهند. موضوعی که از هم اکنون قابل مشاهده است این که کاندید های این دوره هم از این قائده مستثنی نیستند.
رسانه های اجتماعی و کمپین های ریاست جمهوری
اگر زمان را 10 تا 15 سال به عقب بازگردانید، رسانه های مترقی شامل برنامه های زنده رادیویی، اینترنت و یا شاید تعداد اندک شماری پادکست می بودند. کاندید هایی که در آن زمان از این ابزار استفاده می کردند، بسیار نو آور و مترقی در نظر گرفته می شدند. اما امروزه در سال 2015 استفاده از این روش ها و تکنیک بسیار عادی و پیش پا افتاده در نظر گرفته می شوند.
حال به حدود 5 تا 10 سال پیش بازگردید، می بینید که وبسایت هایی از قبیل فیسبوک و توئیتر توسط کاندید های نوگرا و آینده نگر برای ارتباط با رای دهندگان جوان مورد استفاده قرار می گرفتند. کمپین انتخاباتی باراک اوباما در سال 2008 همواره به عنوان اولین کمپینی در نظر گرفته می شود که بصورت صحیح بر رسانه های اجتماعی تمرکز داشت. به شکلی که حتی برخی از علما این حوزه از آن تحت عنوان “انتخابات فیسبوک” یاد می کنند.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که رقیب انتخاباتی اوباما در در انتخابات سال 2008، سناتور مک کین، عدم استفاده از شبکه های اجتماعی را انتخاب کرده بود. این نیز به عنوان آخرین باری در تاریخ ثبت می شود که یک کاندید رئیس جمهوری ایالات متحده برای راه یافتن به کاخ سفید از شبکه های اجتماعی و بازاریابی اینترنتی روی برگردانده است.
به هر حال با اشاره کردن به این نکات به کجا می رسیم؟ در انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا شبکه های اجتماعی و دیگر فن آوری های نوآورانه مورد استفاده قرار خواهند گرفت؟
در این مطلب به برنامه های دو نمونه از این افراد پرداخته ام:
هیلاری کلینتون(Hillary Clinton) رهبری این جریان را بر عهده دارد
در حالیکه ممکن است وی مسن ترین کاندید این دوره از انتخابات باشد، زمانی که نوبت به برقراری ارتباط با نسل جوان تر می شود، او هیچ نشانی از لجاجت و سرسختی در این زمینه از خود نشان نمی دهد. در حقیقت می توان گفت که وی از تمامی دیگر رقیبان خود بهتر در حال استفاده از انواع این شبکه های اجتماعی می باشد.
وی بصورت رسمی استفاده از یوتیوپ و توئیتر در کمپین های رسمی خود اعلام کرده و همچنین حضوری فعال در شبکه های اینستاگرام، اسنپ چت و فیسبوک دارد. اما در واقع استفاده او از سایت پریسکوپ – جدیدترین زیرساخت اجتماعی – است که تعهد وی به نهضت بازاریابی انقلابی را نشان می دهد.
نکته حائز اهمیت دیگر در این بین استفاده از فرصت ها، درج نظرات جلب توجه کننده از سوی خود این کاندید ها است که اغلب تنها با درج یک نظر یا انتشار یک عکس و ابراز نظر در رابطه با آن موجب باز نشر آن بصورت ویروسی توسط مخاطبین خودشان می شوند.
تد کروز(Ted Cruz) خیلی از دیگر رقبای خود عقب نیست
در این بین در حالی که هیلاری کلینتون در استفاده از شبکه های اجتماعی پیش قدم است، رقیب جمهوری خواه وی، تد کروز نیز در ابتدای استفاده از این امکانات به موفقیت هایی دست پیدا کرده است.
وی در ابتدا کمپین تبلیغاتی خود در شبکه های مجازی و اجتماعی را از تاریخ 23 مارس گذشته با معرفی زمان پخش زنده یکی از سخنرانی های مهم خود و پوشش آن با تمرکز بر این حقیقت آغاز کرد که طرفداران وی از این طریق قادر به دیدن سخنرانی وی بدون دخالت برنامه ها و کانال های خبری و مجریان آن باشند.
ارزش سیاسی استفاده از تاکتیک های جدید بازاریابی
همیشه این سوال مطرح است که : “در تلاش برای بدست آوردن یک سمت سیاسی مهم در حد ریاست جمهوری آمریکا تا چه حد باید به استفاده از فن آوری های جدید توجه کرد؟” به عبارت دیگر این توجه باید به یک اولویت برای همه کاندید ها در کشورهای دیگر هم تبدیل شود، یا اینکه تنها چون دیگران استفاده می کنند، ما هم باید استفاده کنیم؟
اگر به فعالیت های کلینتون، کروز و بسیاری دیگر از کاندید ها توجه کنید که این روند در حال تبدیل شدن به یک اولویت است، به این معنا که چون فن آوری در حال تغییر کردن است، پس تکنیک های بازاریابی، حتی در سطح سیاسی هم باید تغییر کند.
شما با این روند تا چه حد موافق هستید؟ آیا دیگر افراد کاندید برای انتخابات در دیگر کشورها باید با این موج تغییر در فن آوری و در پی آن در تکنیک های بازاریابی کنار بیایند و به عبارتی سوار بر موج تغییر شوند یا نه روش های بهتری برای استفاده همچنان وجود دارند؟