رسوایی های مالی که برای شرکتهای سهامی بزرگ کشور ایالاتمتحد رخ داد، ناشی از حسابآرایی است. این رسوایی ها تاثیر بسیار ژرفی بر نهادهای مالی آن کشور و در پی آن بر بازارهای مالی سایر کشورهای صنعتی گذاشت. هدف این نوشته، تعریف اصطلاح جدید «حسابآرایی» و بررسی عوامل و شیوههای ایجاد آن است. حسابآرایی پدیده نوینی نیست. ردپای آن را میتوان در اوایل قرن نوزدهم جستجو کرد که ابتدا بهشکل هموارسازی سود و سپس بهصورت ایجاد اندوختههای پنهان ظاهر شد. هپ ورث نخستین کسی بود که هموارسازی سودرا بهعنوان یک رفتار مطرح کرد. از نظر او، هموارسازی سود عملی فلسفهآمیز و رندانه است که در محدوده اصول و استانداردهای حسابداری صورت میگیرد .
تعریف حساب آرایی
گـریفیس بهعنـوان یک روزنامهنگار تجاری معتقد است که حسابآرایی، عملی حیلهگـرانه و نامطلوب است، یک فریبکاری که دارای ظاهری کاملا قانونی است.حسابآرایی به آن دسته از صورتهای مالی اطلاق میشود که ارقام مندرج در آن با توجه به مزیتها، ضعفها و یا روزنههای قانونی و همچنین ضعف و نبود استـــانداردهای حسابداری، مورد دستکــاری و تغییر قرار گرفته است
آمات، پروفسورحسابداری دانشگاه بارسلون اسپانیا بهعنوان پژوهشگران حسابداری و اقتصاد، در مقــالهای اقتصادی که در سال 1999 تحت عنوان «اخلاق و حسابآرایی» منتشر کرد، این پدیده را اینگونه تعریف میکند: “حسابآرایی به فرایندی اطلاق میشود که حسابداران بهوسیله آن از دانش خود و رویههای حرفه حسابداری جهت دستکاری ارقام مندرج در گزارشهای مالی و حسابهای واحد تجاری استفاده میکنند.
حسابآرایی که آن را حسابداری جسورانه نیز مینامند، بهطور معمول باعث تغییر در ارقام مندرج در صورتهای مالی میشود. این کار از نظر ظاهری کاملاً قانونی و منطبق با استانداردهای حسابداری بهنظر میرسد؛ در صورتیکه واقعیت امر چیز دیگری است. یکی از هدفهای حسابآرایی، نمایش غیرواقعی سود است. در این راستا از ترفندهایی نظیر تامین مالی برونترازنامهای، شناسایی بیشتر درامدها و دیگر عوامل اغراقآمیز استفاده میشود. فنون حسابآرایی با توجه به گذشت زمان در حال تغییر هستند. هنگامیکه یک استاندارد حسابداری جهت سد کردن راه حسابآرایی تغییر میکند، آن فنون نیز دستخوش تغییر میشوند. حتی با وجود تغییر در استانداردهای حسابداری، باز هم فرصتهای جدیدی برای بهکارگیری حسابآرایی وجود دارد.
در حسابآرایی، گزارشگر بدون زیر پا گذاشتن اصول و موازین و استانداردهای حسابداری و تنها با استفاده از نبود استانداردها، قوانین مالیاتی و مقررات مالی در زمینه انجام یک رویداد مالی، اقدام به ارائه تصویر نادرست و دلخواه مدیران از شرکت میکند ،برای مثال، شرکت نفتی انرون که بزرگترین شرکت فعال در بخش انرژی در جهان بود و از سالهای 1999 تا 2000 در میان بهترین شرکتهای امریکایی قرار داشت و انتخاب اول هر سرمایهگذار بالقوهای بود، در کمتر از 3 سال به نابودی کشیده شد؛ یا شرکت ورلدکام که بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای مخابراتی جهان شناخته شده بود، در مدت کوتاهی شاهد سقوط سنگین سهام خود از 100 دلار به زیر 10 سنت گردید
سقوط انرون، ورلدکام، بانک لمن برادرز و شرکت مدوف تنها نمونههایی از این شرکتها هستند که بهدلیل بزرگی و وسعت عملیات، در صدر خبرهای اقتصادی قرار گرفتند. آنها تنها نوک کوه عظیم یخی را که از زیر آب سر برآورده بود، به ما نشان دادند، ولی عمق فاجعه به مراتب بیش از آن بود.
هدف حساب آرایی
با این هدف انجام می شود که تصور بازار از ریسک شرکت را تحت تاثیر قرار دهد. براین اساس، «استولوی» و «برتون» مدلی را بسط دادند که ریسک را به دو بخش تقسیم کرد و نمودهای مربوط به آنها را در صورتهای مالی مشخص کردند. اولین بخش ریسک با پراکندگی بازده مرتبط است و با سود هر سهم اندازه گیری می شود. دومین بخش متناظر با ساختار مالی شرکت است و با نسبت بدهی به دارایی سنجیده می شود. در چارچوبی که آنان ارائه داده اند فعالیتهای دستکاری حسابها را در ارتباط با این دو جنبه از ریسک طبقه بندی می کند.
کوپلند (COPLAND) دستکاری حسابها را به عنوان توانایی افزایش یا کاهش اختیاری سود خالص تعریف کرده است. درعین حال، یادآور می شود که دستکاری حسابها معانی متعددی دارد و همــه آنهایی که حسابها را دستکاری می کنند از یک الگوی رفتاری تبعیت نمی کنند.
چارچوبی که توسط «استولوی» و «برتون» ارائه شده برمبنای این اصل اساسی استوار است که ارائه اطلاعات مالی کمک می کنند که مخارج پروژه های تامین مالی شرکت کاهش یابد. این کاهش بستگی به ریسکی دارد که سرمایـــــه گذاران نسبت به شرکت درنظر می گیرند. ریسک با بتا(BETA) اندازه گیـری می شود که بستگی به تغییرات درآمد دارد. علاوه بر این ریسک ساختاری با تعادل بین بدهی و دارائی اندازه گیری می شود. در نتیجه، اهداف دستکاری حسابها تغییر این دو معیار ریسک است، تغییرات سود هر سهم و نسبت بدهی به دارایی
روش های حساب آرایی
- عدم ثبت فروش و درآمد در دفاتر و یا کمتر ثبت کردن انها از طریق به وجوداوردن خریداران ساختگی و کد (شماره اقتصادی)جعلی و یا کد دیگران مخصوصا موسساتی که فروش کالای انها از طریق شعبه،نمایندگی ،کارگزار و توزیع کننده به عمل می آید.
- حساب سازی و حساب به حساب کردن، ثبت فروش یا درآمد در حسابهای بستانکاران،جاری شرکاء و غیره.
- ثبت خرید کالا و دارایی در حساب هزینه بر خلاف موازین مربوط.
- اضافه منظور نمودن قیمت خرید کالا و دارایی از طریق به وجود آوردن فروشندگان و فاکتور های ساختگی و یا ثبت خرید کالا و هزینه هایی که واقعیت ندارند.
- کمتر تحویل گرفتن مقدار یا تعداد کالاهای خریداری داخل یا وارداتی و ثبت تمامی مبلغ خرید در دفاتر.
- ثبت هزینه های مستقیم خرید یا واردات کالا در حساب هزینه های جاری.
- متورم کردن مبلغ مندرج در فاکتور های خرید و هزینه ها از طریق تبانی با مشتری.
- منظور نمودن هزینه های واهی و شخصی به حساب هزینه های موسسه.
- ارائه صورتحسابهای خرید و هزینه ها بیش از یک بار به حسابرسان.
- خارج کردن کالای سالم از حسابها به عنوان ضایعات و عدم ثبت فروش آنها در دفاتر.
- دست کاری در وسایل اندازه گیری کالا(کم فروشی)و سوءاستفاده از صندوقهای فروش نقدی و عدم ثبت فروش واقعی در دفاتر.
- منظور نمودن مطالبات لاوصول واهی و یا عدم ثبت وصول مطالبات خذف شده.
- بستانکار نمودن حساب مشتریان بابت برگشت واهی کالا و منظور نمودن تخفیفات نقدی ساختگی به حساب مشتریان.
- خارج نمودن داراییهای مستهلک شده از حسابها به منظور کتمان درآمد و فروش آنها در زمان واگذاری یا انحلال.
- تسعیر غیر واقعی نرخ ارز به منظور کتمان سود و نشان دادن زیان.
- انعقاد قراردادهای صوری و فاکتورهای ساختگی خرید مواد و کالا واسناد هزینه
- عدم ثبت برخی از هزینه ها به منظور کتمان برخی از درامدها.
- ارائه قیمت تمام شده کالای ساخته شده بیشتر از قیمت واقعی از طریق افزایش غیر واقعی قیمت مواد یا موادی که خریداری نشده-دستمزد و سربار تولید.
- جایگزین کردن مواد اولیه ارزان قیمت به جای مواد گران قیمت.
- کم فروشی کالا از طریق چاپ وزن بیشتر کالا روی قوطی یا جعبه یا بسته بندی.
عوامل کاهنده حسابآرایی عبارتند از
- وجود استانداردهای حسابداری و قوانین و مقررات شفاف و صریح
- رعایت بالاترین سطح افشا در گزارشگری مالی
- بازنگری ادواری در کنترلهای داخلی و انتخاب موسسههای بزرگ حسابرسی در امر رسیدگی و اظهارنظر در مورد گزارشهای مالی
بهنظر میرسد پیامد حسابآرایی چیزی بهتر از بحرانهای اقتصادی نخواهد بود. بنابراین باید قوانین و استانداردها با استفاده از تجربههای افراد خبره صنعت، دانشگاهیان، مجامع حرفهای و دیگر نهادها بهطور مداوم مورد بازنگری قرار گیرد تا زمینههای انجام حسابآرایی کاهش یابد.