داستان جالبی سالها پیش درمورد فیزیوتراپی شنیدم که با فروشگاه تشکهای طبی محل ارتباط برقرار کرده بود و آن فروشگاه هر هفته لیست همه کسانی که از او تشک خریداری کرده بودند را به فیزیوتراپ میداد - یعنی لیستی از کسانی که احتمالاً از کمردرد رنج میبردند و همین باعث شده بود به سراغ خرید یک تشک طبی بروند. با این روش فیزیوتراپ میتوانست به آنها دسترسی داشته باشد تا بتوانند بیمار او شوند.
ولی یک هفته که لیست را از فروشگاه گرفته و با مشتریها تماس گرفت، حدود سه چهارم یا ۷۵ درصد برای درمان پیش او آمدند؛ تقریباً سه برابر میزانی که او همیشه از این لیستها مشتری جذب میکرد.
به همین دلیل پیش دوستانش در فروشگاه رفت و پرسید که لیست ایندفعه چه فرقی با لیستهای قبلی داشته است. آنها گفتند که هیچ فرقی نداشته و لیست همیشگی بوده است اما با کمی بررسی مشخص شد که آنها هر هفته لیست کسانی را به او میدادند که از فروشگاه تشک خریداری میکردهاند اما اینبار لیست کسانی را دادهاند که به هر دلیلی، یا نبودن مدل دلخواهشان و یا گران بودن و هر دلیل دیگر، تشکی از فروشگاه نخریدهاند و او توانسته بود که ۷۵ درصد آنها مشتری خود کند!
اما چرا چنین اتفاقی افتاده است؟