هرچند گفته میشود اصلیترین دلیل ایجاد این محدودیت، دغدغه امنیت و
جلوگیری از تکرار تجربه شرکت انیاک است که موجب درز اطلاعات دارندگان
کارتهای بانکی شد و این اتفاق بانک مرکزی را قانع کرد تا نسبت به صدور و
تمدید مجوزها احتیاط بیشتری به خرج دهد. تا اینجای کار به نظر میرسد که
دغدغه بانک مرکزی بجا و محترم است اما نکته اینجا است که در این سالها
شرکتهای زیادی وارد مقوله خدمات پرداخت شدهاند و میلیاردها تومان صرف
تبلیغات و به نوعی فرهنگسازی شده است. با تبلیغات فراوان این شرکتها،
سرویسهای ستارهمربع برای مردم جا افتاده و مردم یاد گرفتهاند که برخی از
امور روزمره خود را بر بستر پرداخت مبتنی بر موبایل انجام دهند. اما به
ناگاه با اعلام شرکت شاپرک، برخی از خدمات مسدود شدهاند که به عنوان نمونه
خرید آرم طرح ترافیک، خرید شارژ و پرداخت قبوض از طریق موبایل دچار اختلال
شده است و ممکن است موارد دیگری نیز بروز کند. بماند که با وجود ابلاغیه
شاپرک شنیده میشود که یکی از اپراتورها خود را مقید به تبعیت از این
ابلاغیه ندانسته و همچنان مشترکان آن میتوانند اقدام به خرید از طریق
موبایل کنند. این تناقض این سوال را به وجود میآورد که اگر این ابلاغیه
برای همه است چگونه برخی آن را نادیده گرفته و کار خود را میکنند و اساسا
این دوگانگی از کجا نشات میگیرد؟
به هرحال فارغ از این مسایل، دغدغه امنیت، سالها قبل از این که بسترهای
فرهنگی استفاده از خدمات پرداخت الکترونیکی ایجاد و همهگیر شود، باید مطرح
شده و تدبیری اندیشیده میشد. تجربه نشان میدهد که ورود تکنولوژیهای
جدید به خودیخود با تاخیر به کشور ما انجام میشود و در مواردی هم
مقاومتهایی برای استفاده از تکنولوژیها مشاهده میشود، اما حال که
مقاومتها شکسته شده و مردم با ستارهمربعها اخت شدهاند، در بعضی
سرویسها اختلال ایجاد شده و فرهنگسازی و ساختن اعتماد مردم که کاری
فرسایشی و زمانبر است با تلنگری در حال از بین رفتن است.
مشابه این مساله را در برخورد بانک مرکزی با موسسات اعتباری غیرمجاز
دیدهایم، موسساتی که با تبلیغات گسترده به درختی تنومند تبدیل شدهاند و
پس از سرمایهگذاری مردم در آنها به ناگاه غیرمجاز اعلام میشوند و حاصل
کار سرگردانی مشتریان موسسات است.
مخلص کلام این که به نظر میرسد بهتر بود شاپرک طی یک ضربالاجل،
پروتکلهای امنی را برای PSPها تعریف میکرد و الزاماتی را برای شرکتهای
خدمات پرداخت تعریف میکرد و در صورت محقق نشدن خواستههایش، محدودیتها را
اعمال میکرد نه این که یکشبه و بدون مقدمه اقدام به ایجاد اختلال کند و
مردم را با نوعی بیاعتمادی مواجه کند. اعتمادی که بازگرداندن آن بیشک کار
آسانی نیست. اگرچه هنوز هم دیر نشده و فرصت برای اتخاذ تدبیر مناسب وجود
دارد.
پایگاه خبری فناوری اطلاعات
طراحی وب سایت، حرفه ای دشوار و نیازمند مهارت زیاد است. افراد مختلف درباره ی آنچه که موجبات یک طراحی خوب را فراهم می آورد و بالعکس، نظرات مختلفی دارند.
برخی معتقدند یک سایت برای جلب توجه باید بصورت مدرن و بروز طراحی شده و فوق العاده چشمگیر و پرزرق و برق باشد. برخی دیگر معتقدند طراحی وب سایت اهمیت چندانی ندارد و شما صرفا به سایتی نیاز دارید که کار کرده و آنچه آنها(کاربران) میخواهند را برایشان انجام دهد.
بسته به نوع صنعت یا تجارت مربوطه هر دو مورد نامبرده در بالا می تواند صحیح می باشند. اما براساس چه معیاری می توان صحت یا عدم صحت آنرا تشخیص داد. و شما چطور می توانید اطمینان حاصل کنید که طراح وب سایت شما از نیازهای کاربران شما مطلع بوده و مرتکب اشتباه نمیشود.
چینی ها مدت هاست همه چیز می سازند. درواقع اگر بگوییم هفتاد درصد همه
تکنولوژی هایی که امروز استفاده می کنیم، مستقیم یا غیرمستقیم در چین
مونتاژ می شوند، بیراه نگفته ایم. با این وجود چینی ها هیچ وقت برند نبوده
اند. تا همین چند سال پیش، هیچ خبری از برندهای اسم و رسم دار چینی نبود.
درواقع چین فقط کارخانه بزرگی برای تولید محصولات دیگران بود، اما حالا همه
چیز در شرف تغییر است.
همه از ظهور غول های جدید دنیای دیجیتال صحبت می کنند. غول هایی که با گام
هایی بلند در حال پرکردن جای برندهای مشهور و قدیمی هستند. اگر هنوز هم فکر
می کنید Sony، HTC و دیگر برندهای مشهور مثل همیشه باقی مانده بازاری را
که هر سال پس از نبرد پر آب و تاب سامسونگ و اپل باقی می مانَد، جمع می
کنند، کاملا در اشتباهید.
سیستمعامل اندروید گوگل در این ۶ سالی که از تولد آن گذشته، مراحل رشد و
دگردیسی متعددی را پشت سر گذاشته است. از اولین تجربهی آن در گوشی G1
گرفته تا حضور در گوشیهای هوشمند و تبلتهای رنگارنگ امروزی که همه جا
میتوان نشان سبز رنگ و دوستداشتنی اندروید را مشاهده کرد.
در این مقاله میخواهیم به سیستمعامل اندروید و تاریخچه آن نگاه موشکافانهتری داشته باشیم.
آیا کامپیوترها، تبلت ها و کلا تکنولوژی های جدید در حال خنگ تر کردن ما
هستند؟ آیا ما در حال تبدیل شدن به موجوداتی خپل و بی مغز هستیم؟
اینها سوالاتی است که در چند سال اخیر، مطمئنا فکر خیلی ها را به خود مشغول
کرده است اما آیا به راستی چنین است؟ خبر بد این که همه تکنولوژهایی که در
طول بیست سال اخیر توسعه یافته تا زندگی ما را راحت تر کنند، تا حدود
زیادی ظرفیت ما برای یادگیری را کاهش داده اند.
بیشتر ما به سختی می توانیم اسامی، شماره تلفن ها یا حتی قرارهای مهم خود
را با اطمینان به خاطر بسپاریم. ساعت بدن آسیب دیده و «هیپوکامپ» (مرکز
یادگیری مغز) شما که وظیفه جهت یابی را به عهده دارد، دیگر مثل قبل قوی
نیست.
اغلب کارشناسان بازاریابی محتوایی اعتقاد دارند که هر فرد یا مجموعهای که وبسایتی را در اختیار دارد و از طریق آن محتوایی برای کاربران منتشر میکند، باید حداقل چند نمونه از محتوای طولانی و بلند را هم بر روی وبسایت خودش داشته باشد. همین اعتقادات متنوع و بعضاً مختلف موجب تسلط محتوا طولانی در دوره حضور خوانندگان باعجله و مشتاق محتوای کوتاه شده است.
شاید سؤال خوب و مناسب در اینجا این باشد که اصلاً محتوای طولانی به چه محتوایی گفته میشود؟
چانهزدن یکی از شیوههای مرسوم بازار است به قدمت تاریخ و امروزه هم همچنان در اغلب بازارها رسمی معمول و جاافتاده است. اما در برخی از فرهنگها، مثل بازارهای ایالاتمتحده اغلب مردم برای فرار از حواشی آن اغلب قیمت درجشده بر روی برچسب را پذیرفته و چیزی نمیگویند. موفقیت همیشه با آن خردهفروشی است که آموخته چگونه میتواند در این بده و بستان با عرضهکننده برنده باشد. با استفاده از این تکنیکها قصد داریم بیاموزیم چگونه با فروشنده برای داشتن بهترین قیمت و شرایط دریافت محصولات چانهبزنیم:
شرکت های بزرگ همواره طرح های جالبی برای بازاریابی و افزایش فروش خود اجرا می کنند، این خبر که به نقل از شبکه خبری فناوری های نوین بیان می کنیم نشان می دهد که این شرکت های چگونه با این همکاری به فروش سرویس های خود می پردازند.
پس از ورود شبکه های اجتماعی مانند واتس اپ، لاین و اکنون تلگرام (که با سرعت عجیبی در ایران رشد کرد)، استفاده از سیستم های پیامکی تقریبا منسوخ شد و اکثر افراد به این نرم افزارهای روی اوردن، اما وجود اینترنت برای فعالیت این نرم افزارها حیاتی است. از طرفی پیشی گرفتن استفاده از موبایل به جای کامپیوترها در استفاده از اینترنت سبب شده است که شرکت های مخابراتی بر سر بدست آوردن بازار اینترنت مبایلی با هم رقابت کنن که در ادامه مطلب یک نمونه از آن را خواهید دید.
هر سال در اواسط مهر ماه به بهانه روز جهانی پست، شرکت پست وعدههای
تازهای میدهد؛ گامهای بلندی که در واقع باید انجام شود و وعدههای درستی
است اما تجربه نشان داده این وعدههای دهانپرکن خیلی زود به فراموشی
سپرده میشوند و بیآنکه به سرانجامی خاص برسند در موعدی دیگر با طرح
وعدههای جدید بر تعداد آنها افزوده میشود.
در شرایطی که معلوم نیست سرنوشت خروجی طرحهای قبلی شرکت پست چه بوده حالا
شرکت پست بازهم وعده ارایه طرحهای جدیدی را میدهد و امسال باز هم در
روزهای اخیر و در سالگرد تاسیس اتحادیه جهانی پست شاهد وعدههای جدیدی
بودیم؛ وعدههایی که در میان آنها بار دیگر تجارت الکترونیکی بدون مرز، پست
مستقیم الکترونیکی و مواردی از این دست دیده میشود و البته اعلام شده که
پروژه دیتاسنتر پستی مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
مطلب مورد نظر خود را پیدا نکردید؟