گروهی برای پیشرفت در زمینه های علمی و عملی

اکسل را خوب یاد بگیرید

در یک کلام می توان گفت که هیچ کس بهتر از خودتان به آینده شما اهمیت نمی دهد.

این یک قانون و حقیقت ساده است: زمانی که شما ذات و اساس زندگی خود را پذیرفته و قبول کرده باشید، بخوبی می توانید برای خود تصمیم های سازنده بگیرید و در کمترین زمان خود را به مرتفع ترین قله های موفقیت برسانید. حتی اگر از جمله افراد معدودی باشید که در زمینه های مختلف کار و زندگی شخصی و حرفه ای خود از کمک یک مشاور و راهنما استفاده بکنید، باز هم در پایان روز این شما هستید که بیشترین احساس تعلق را نسبت به زندگی خود احساس می کنید.

خواه یک ویزیتور ساده، یک معاون اجرایی، تحلیل گر سیستم یا حتی مدیر عامل باشید، باید بدانید که همواره درگیر موضوع بازاریابی هستید، خواه خودتان از این موضوع مطلع باشید یا نه!!!

هر زمانی که در ارتباط با یکی از کارکنان، کارفرمایان، مشتریان، زیر دستان یا فروشندگان قرار می گیرید، تنها درگیر یک گفتگو ساده نمی شوید، بلکه در این رابطه نقش پاک نشدنی در مورد خودتان به عنوان یک شخصیت یا کارمند بر جای می گذارید. دقیقا همانند یک بیلبورد، بنر تبلیغاتی یا محصول معرفی شده در تبلیغات تلویزیون، به عبارتی در حال انتقال ارزش محصول، خدمات یا یک برند هستید که البته در اکثر این اوقات این محصول، خدمت یا برند، چیزی نیست غیر از وجود خود شما!!!

 

البته که ما همواره چیزی فراتر از یک برچسب هستیم، اما حرفه و شغل ما اغلب وابسته به چگونگی درک شدن رفتار ما توسط دیگران می باشد.

اگر رئیس شما از شما انجام شدن کاری و تحویل آن را برای ساعت 4 بعد از ظهر روز پنج شنبه خواسته است، و شما آن را در ساعت 5 بعد از ظهر یا حتی صبح اول وقت روز جمعه تحویل داده اید، ممکن است تصور کنید که تنها چند ساعت بی ارزش تاخیر داشته اید!!! یا حتی رئیس شما متوجه این موضوع هم نشده است.

اگر شانس بیاورید و وی عکس العملی نشان ندهد، اما حقیقت این است که شما با این رفتار پیامی در مورد خود به وی انتقال داده اید.

ممکن است برای شما چند ساعت اهمیت نداشته باشد، اما شما با این عمل خود را بگونه ای مورد بازاریابی قرار داده اید که در حالت خودآگاه هرگز اینگونه عمل نمی کنید، یا حتی از نظر برخی خود را تحت فرایند برند سازی قرار داده اید. برند سازی به عنوان شخصی که برای ضرب العجل ها ارزشی قائل نیست و نمی توان در پروژه های حساس به وی اطمینان کرد.

حال اگر همین پروژه را ساعت 2 بعد از ظهر روز پنج شنبه تحویل داده بودید، ناخود آگاه خود را در اذهان دیگران به عنوان شخصی قابل اطمینان در پروژه های دارای ضرب العجل معرفی کرده بودید که نه تنها کار را جدی گرفته و به آن اهمیت می دهد بلکه از آن جلو هم می زند.

زمانی که در یک جلسه رسمی هیئت مدیره شرکت می کنید، آیا همواره اعتراض کرده و شکایت می کنید، یا سعی می کنید با گوش دادن، تفکر کردن، دادن بازخورد های مثبت و سازنده، شرکت کردن در بحث به پیشبرد جلسه کمک کنید؟ این رفتار های فردی و تاثیر آنها در طی زمان را با یکدیگر جمع کنید و می بینید که – خواسته یا ناخواسته – یک کمپین بازاریابی برای خود راه انداخته اید.

زمانی که به این درک برسید که همواره درگیر فعالیت بازاریابی و برند سازی برای خودتان هستید، چگونه سعی در انجام بهترین رفتار و بهترین تاثیرگذاری می کنید؟

اول اینکه قبل از هر گونه رفتار و عملی، فکر کنید! همواره حداقل یک یا دو ثانیه با تمرکز در رابطه با پاسخ خود بیاندیشید.

توجه داشته باشید که بازاریابی تنها قبل و پس از تکمیل یک پروژه اتفاق نمی افتد، بلکه در طی دوره و فرایند تکمیل آن هم در جریان می باشد.

اگر پروژه ای به شما واگذار شده است، که به دلایلی برای تکمیل به زمان بیشتری از زمان تعیین شده نیاز دارد، آیا بهتر است پیش از تمام شدن و در طی فرایند این موضوع و مشکلات پیش آمده را مطرح کنید، و میزان تاخیر و زمان ارائه گزارش اعلام کنید؟ یا بدون توجه به این مسائل به بازاریابی برند خود بپردازید و با تاخیری چند روزه بدون توجه به بخش های دیگر گزارش و کار خود را ارائه دهید؟

در چه صورت با ترقی و ترفیع و پروژه های جدید روبرو می شوید؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

مطلب مورد نظر خود را پیدا نکردید؟

اکسل را خوب یاد بگیرید
نویسندگان